Wednesday, May 06, 2009

آخر شاهنامه

عکس:قلعه ای قدیمی نزدیک خرقان





...
ما
فاتحان قلعه های فخر تاریخیم
شاهدان شهرهای شوکت هر قرن
ما
یادگار عصمت غمگین اعصاریم
ما
راویان قصه های شاد و شیرینیم
قصه های آسمان پاک
نور جاری ، آب
سرد تاری ،‌خاک
قصه های خوشترین پیغام
از زلال جویبار روشن ایام
قصه های بیشه ی انبوه ، پشتش کوه ، پایش نهر
قصه های دست گرم دوست در شبهای سرد شهر ما
کاروان ساغر و چنگیم
لولیان چنگمان افسانه گوی زندگیمان
زندگیمان شعر و افسانه
ساقیان مست مستانه
هان ، کجاست پایتخت قرن ؟
ما
برای فتح می آییم
تا که هیچستانش بگشاییم
این شکسته چنگ دلتنگ محال اندیش
نغمه پرداز حریم خلوت پندار
جاودان پوشیده از اسرار
چه حکایتها که دارد روز و شب با خویش
...
م.امید

No comments: